ما به هم نمیرسیم..
دست های ما
دو شاخه اسیر
از دوتا درخت دور،
در دو جنگل جداست...
ای شکوفه های سرخ تو
آرزوی برگ های زرد من!
از قضا اگر تبر
از تنه، من و تو را رها کند؛
باز ما دو پایه می شویم
گیر کرده در دو سمت صندلی..
باز هم
ما به هم نمیرسیم...